کد مطلب:19131
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:6
علما با چه شرطي به عنوان وارثان پيامبرانند؟
علما كه وارثان انبيا هستند. اگر علم و تعليم آنان با عمل و تزكيه آنان آميخته باشد، به طور كامل از مورثان خود ارث ميبرند. و مهمترين عامل ارث، همان پيوند خارجي وارث با موّرث است و بهترين عامل برقراري اين پيوند وجودي، آميختگي علم و عمل است، تا هر علمي مقدّمه عمل گردد و هر عملي زمينه ظهور علم جديد را فراهم كند. و به تدريج سالك تابع وحي، به جايي برسد كه بسياري از معارف را از راه شهود دل ادراك كند، سپس با چشم و گوش ظاهري نقوش كلمات را بنگرد و اصوات آن را بشنود.
چنان كه قلب مبارك اسوه سالكان راستين، رسول اكرم(ص) نخست مشاهده ميكرد: «ما كذب الفؤادُ ما رأي» نجم/11 سپس با چشم ميديد، يعني معارف غيبي از بالا تنزل ميكرد و از راه قلب و عقل و عبور از نشئه تجرّد تام به مرحله تمثّل و تجسّد و تجسّم و مانند آن ميرسيد: «ما زاغ البصر وما طغي» نجم/17. نه چشم گمراه ميشد و نه طغيان ميكرد و همانطور كه رسول اكرم(ص) كه معلّم و مورّث كتاب و حكمت است، علوم و معارف را از قلب به زبان ميآورد و زبان آن حضرت، پيرو قلب مباركش بود و كاملاً بين آن دو هماهنگي برقرار بود، شاگردان و وارثان آن حضرت نيز، بايد به جايي برسند كه قلوب آنان، تابع قلب معلّم و مورّثشان باشد و نيز زبان آنها، پيرو زبان آموزنده معلّمشان باشد، چون اساس هستي هر انساني قلب اوست، اگر كسي زبانش با قلبش هماهنگ نباشد، نه تنها وارث حضرت رسول(ص) نخواهد شد، بلكه چون اين حقايق به قلب او راه نيافت، نام مبارك آن حضرت در معاد از ذهن او زايل ميشود و در قيامت گرفتار عذاب الهي ميگردد و بعد از اَحْقابي از عذاب، باز هم نام مبارك آن حضرت را به ياد نميآورد كه چه بود!
زيرا اگر عقايد ديني به قلب كسي راه نيافت و در آن رسوخ نكرد و ملكه نفساني وي نشد، با فشارهاي مرگ، كه طامّة دشواري است، از يادش ميرود و در برزخ كه از او سؤال ميكنند، پيامبر تو كيست؟ و كتاب تو چيست؟ نميتواند جواب بگويد. چون آن روز زمام سخن به دست ملكات نفساني است نه به دست خود شخص تا هر چه خواست بگويد.
گرچه پس از گذشت مدت طولاني (احقاب) و تحمل عذاب، وقتي كه از تباهيهاي دنيا شستشو شد به يادش ميآيد و ميگويد: پيامبر من كسي بود كه بر او قرآن نازل شد، اما هنوز نام مبارك رسول الله(ص) را ياد نميآورد. كسي كه اهل نماز نباشد و نام حضرت رسول(ص) را نبرد، چون اهل نماز نبود، اهل اذان و اقامه نبود، اهل ذكر و صلوات نبود و اهل عرض ادب به آستان ولايت اهل بيت(ع) نبود و نام آنان را فقط در محدوده تصور ذهني و ذكر لفظي حفظ كرده بود، با پديده توان فرساي مرگ تصور ذهني محض او از ياد ميرود.
حضرت رسول اكرم(ص) شاگرداني را ميطلبد كه قلب و زبان و جوارح و جوانحشان هماهنگ باشد و اين كار همان تزكيه است كه انسان سالك را به مقام وراثت نبي اكرم(ص) ميرساند.